سعید گل‌محمدی

آیه 7 سوره آل عمران در طول تاریخ مورد بحث افراد زیادی قرار کرفته و همیشه مفهوم متشابهات، محکمات، راسخون در علم و ... که در آن آمده مورد اختلاف بوده است. احمد الحسن مدعی است که یمانی موعود در احادیث شیعه و فرزند امام زمان است و کتبی نیز با عنوان متشابهات نوشته که در آن سعی کرده است متشابهات احادیث و قرآن را توضیح دهد.

محکم و متشابه نزد یمانیون

اعتقادات آنها به این صورت است که کل قرآن نزد مردم عادی متشابه است. کل قرآن نزد امام معصوم یا خود احمد الحسن محکم است و در نزد انصار احمد الحسن یا افرادی که با امام معصوم سر و کار دارند بخشی از قرآن محکم و بخشی متشابه است. این فرقه علم به متشابهات قرآنی را نشانه امام بودن فرد می داند. حال به بررسی این ادعاها بر اساس متن آیه مورد نظر می پردازیم. گفتنی است ایده این آیه را هم مثل مقاله محصنات در آیه 24 نساء به معنای شوهردار یا پاکدامن از سخنرانی استاد سلیمانی به دست آورده ام.

آیا راسخون در علم عالم به متشابهات قرآنند؟

آنچه همیشه شنیده ایم این است که خدا و راسخون در علم عالم به متشابهات قرآن هستند و گاها برخی افراد مانند این فرقه گامی فراتر می گذارند و کل قرآن غیر قابل فهم برای مردم و قابل فهم برای معصوم معرفی می کنند.

آیه قرآن با ترجمه استاد فولاد وند کپی از سایت پارس قرآن:

 

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷﴾

اوست کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏ اى از آن آیات محکم [=صریح و روشن] است آنها اساس کتابند و [پاره‏ اى] دیگر متشابهاتند [که تاویل‏ پذیرند] اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنه‏ جویى و طلب تاویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروى مى کنند با آنکه تاویلش را جز خدا و ریشه‏ داران در دانش کسى نمى‏ داند [آنان که] مى‏ گویند ما بدان ایمان آوردیم همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمى ‏شود (۷)

تمام حرف روی این است که آیا واو بین الله و راسخون در علم عطف است یا استیناف. اگر عطف باشد خدا و راسخون در علم عالم به متشابهات هستند و در غیر این صورت فقط خدا تاویل متشابهات را می داند. دلایل زیادی در باب استیناف بودن واو وجود دارد که فکر می کنم همه آنها را علامه در المیزان ذکر کرده است. از جمله اینکه عطف الله و راسخون باعث می شود جمله بعد اینگونه معنی شود خدا و راسخون در علم می گویند به همه آنچه از جانب خداوند آمده است ایمان آوردیم که یعنی خداوند پروردگاری دارد که این یک تالی فاسد است.

نکته بعدی می گویند به کل آنچه نازل شده ایمان آوردیم. آمدن لفظ کل اینجا نشان می دهد راسخون عالم به متشابهات نبوده اند که می گویند به کلش آنچه تاویلش را می دانیم و آنچه نمی دانیم. 

دلیل بعدی جمله قبلی است که می فرماید کسانی که در قلبشان مرضی دارند به سراغ متشابهات می روند و قصد فتنه گری دارند. خوب اگر راسخون در علم اگر تاویلش را می دانستند این جمله باید استثنا بر می داشت در حالی که کلی هست و هر کس که به دنبال حالا توضیح یا پیروی از آیات متشابهات می رود قلب مریضی داره و قصدش فتنه انگیزیه.

فکر می کنم تا هفت دلیل هم در این موضوع وجود دارد و حتی در خطبه اشباح نیز حضرت علی از عدم آگاهی راسخون در علم بر برخی از آیات قرآنی سخن می گوید.

ترجمه: و بدان راسخان و استواران در علم، آنها هستند که خداوند آنان را به خاطر اقرار اجمالی به تمام آنچه از آنها پوشیده است و تفسیر آن را نمی‌دانند، از فرو رفتن در عمق اسرار نهانی بی‌نیاز ساخته و از این جهت که به عجز خویش در برابر آنچه از تفسیرش ناتوانند اعتراف دارند خداوند آنها را ستوده و ترک بحث و تعمّق در آنچه پروردگار بر عهده آنان نگذاشته است را رسوخ در علم نامیده (و آنان را راسخان و ثابت قدمان در دانش خوانده است;) به همین مقدار قناعت کن و عظمت خداوند سبحان را با مقیاس عقل خود، اندازه مگیر که از هالکان خواهی بود.

اینکه می فرماید خدوند آنها را به خاطر اعتراف به عجزشان نسبت به تفسیر بخشی از قرآن ستوده به خوبی نشان می دهد که منظورش همین آیا 7 آل عمران هست که راسخان می گویند به کل آن ایمان آوردیم که از جانب پروردگار ما است.

چیزی که فقط تاویلش را خدا می داند چرا اصلا در قرآن آمده است؟

خوب اینجا باید بفهمیم کدام آیات هستند که تاویلش را فقط خدا می داند و چرا اصلا در قرآن آمده است؟ از تو در مورد روح می پرستد بگو روح از امر پروردگار من است. یا در مورد وقت قیامت هم عبارات مشابهی داریم. جای دیگر گفته شده کسانی را که در صفات الهی دچار الحاد می شوند را رها کن. الحاد را بعضا تعمق زیاد معنی کرده اند. جای دیگر به موسی گفته می شود لن ترانی. زمان مرگ و مکان آن نیز در دستان خداوند دانسته شده است. 

با توجه به آیاتی که اشاره کردم به نظر می رسد خداوند خودش مواردی که تاویلش را ما نمی دانیم را مشخص کرده است هشدار داده است که زیاد به این موضوعات نزدیک نشویم. خوب اگر متشابهات را فقط خدا می داند بهترین تفسیر آن مواردی است که خود خداوند در مورد تعمق بیشتر در مورد آنها هشدار داده است. 

با توجه به این نکته مشخص می شود که حکمت وجود چنین آیاتی چیست. این آیات اساسا در قرآن آمده اند که به ما هشدار بدهند زیاد در مورد آن تعمق نورزیم. از طرف دیگر به ما آگاهی می دهند که روح وجود دارد. یا مرگ حتمی است و خدوند حق است و ... .

چرایی متشابه بودنشان نیز تا حدودی خود را نشان می دهد همانطور که استاد سلیمانی می گوید این موارد اساسا بیان ناپذیر یا نیمه بیان ناپذرند نه اینکه خداوند بخل بورزد و نخواهد به درستی آنها را توضیح دهد. این موارد موارد همنقدر فقط می شد بیانشان کرد بیشترش باعث کج فهمی می شود.

و درست به همین خاطر است که افرادی که بخواهند بیشتر آن را توضیح دهند بیشتر باعث کج فهمی خواهند شد. این موضوعات در عرفان و تصوف هم سابقه دارد که می گویند آنچه را دیده ایم را نمی توانیم به قلم در بیاوریم.

آیا از نشانه های امام تاویل متشابهات است؟

با توجه به نکاتی که گفتیم کسی که دست به تاویل متشابهات می زند نه تنها امام نیست بلکه شخصی است که در قلب و اندیشه اش نا خالصی یا مرضی دارد و می خواهد بین مردم فتنه انگیزی کند. به همین دلیل است که اگر شخصی همین یک آیه را به درستی بفهمد دیگر به احمد الحسن که کتاب متشابهات را نوشته است ایمان نخواهد داشت.

احادیثی وجود دارد که می گوید راسخون عالم به متشابهاتند؟

چنین احادیثی وجود دارند اما باید بدانیم احادیث زمانی مورد قبول هستند که موافق قرآن باشند.

آیا غیر معصوم می تواند تشخیص دهد کدام آیه متشابه و محکم است؟

یکی از اشکالاتی که برخی از اخباریون و طرفداران احمد الحسن به تفسیر نویسانی مانند علامه طباطبایی می کنند این است که شخص غیر معصوم نمی تواند فرق آیات متشابه و محکم را بفهمد. فارغ از استدلال هایی که تا اینجا مطرح کردیم دلیل دیگری نیز نشان می دهد که حرف این افراد نادرست است. وقتی قرآن کریم به ما توصیه می کند که از محکمات پیروی کنیم این خود نشان گر آن است که محکمات قابل تشخیص هستند و وقتی گفته می شود به سراغ تاویل متشابهات نروید یعنی متشابهات نیز مشخصند.

حدیث شناسی یمانیون

افرادی که مبلغ مدعی یمانی هستند ابتدا سعی می کنند با آوردن برخی دلایل بگویند که علم رجال مورد تایید ائمه نیست و اعتبار ندارد. خوب باید گفت وقتی شما علم رجال را از کار انداختید حالا همه احادیث تا دلیلی برای صحتشان پیدا نشود نا معتبرند. در حالی که فکر می کنند وقتی علم رجال رفت همه احادیث معتبر می شود.

انصار وقتی در برابر این تناقض قرار می گیرند می گویند احادیث را به قرآن و روایات محکم عرضه می کنیم تا صحتشان مشخص شود. این درحالی است که وقتی می گویند همه قرآن متشابه است از قبل این راه را بر خود بسته اند. از طرفی دیگر عرضه به روایات وقتی جواب می دهد که قبلا همان روایت اعتبارش اثبات شده باشد. و در نهایت آنها زمین و ریسمان را به هم می بافند تا روایتی که آنها می آورند را بدون بررسی قبول کنیم.



 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۳۰
سعید گلمحمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی