بررسی معنای من دون الله در قرآن کریم
عبارت "من دون الله" در قرآن از چند جهت مهم است.
یک بحث عقیدتی و توحیدی هستش که با توجه به اینکه حدود ۷۰ بار این عبارت در قرآن در آیات مربوط به توحید تکرار شده است میتواند در اعتقادات ما نقش مهمی داشته باشد.
از طرف دیگر فهم صحیح از این آیه میتواند مرتبط با اعمالی که داعش انجام میدهد نیز باشد.
چه خوشمان بیاید یا نه یک بخش از توجیحاتی که داعش برای کشتار دیگران به خصوص شیعیان دارد استناد به آیاتی هست که عبارت (من دون الله) در آن نقش کلیدی دارد.
از طرف دیگر ما افراد منتقد دین مواجه هستیم که اشکالاتی در تناقض قرآن مطرح میکنند و میگویند که
قرآن یک جا گفته غیر خدا را شفیع نگیرید جای دیگر از شفاعت غیر خدا صحبت کرده است
قرآن گفته غیر خدا را ولی نگیرید بعد آمده در مورد ولایت غیر خدا یا مومنین صحبت کرده است.
البته نکتهای را خدمت دوستان عرض کنم که هرکس که انتقادی در رابطه با توسل و شفاعت شیعیان مطرح میکند وهابی یا داعشی نیست.
چه بسیار افراد دلسوزی در بین خود شیعیان یا بیرون از آن مانند دوستان اهل قرآن هستند که میخواهند با این کار برخی خرافات را ازش جلوگیری کنند.
به آیات زیر توجه کنید👇
وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ
وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا
فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا
آیه اولی میگوید که برای شما غیر خدا ولی و نصیری نیست
در آیه دومی اما دعا میشود گه ای خدا از نزد خودت برای ما ولی و نصیر قرار بده
آیه سوم هم دعای دیگری است که از نزد خودت ولی برای ما قرار بده
در نگاه اول این آیات متناقض با هم به نظر میرسند اما آیا واقعا اینگونه است؟
برخی آیات شبیه به این را نیز مطرح میکنیم تا شاید به راه حلی رسیدیم
وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَن یُحْشَرُوا إِلَی رَبِّهِمْ ۙ لَیْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِیٌّ وَلَا شَفِیعٌ لَّعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ ۚ قُلْ أَوَلَوْ کَانُوا
ۗ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ
ۖ مَا مِن شَفِیعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ۚ ذَلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ
دو آیه اول شفیعی من دون الله را رد میکند👇
لیس لهم من دونه ولی و لا شفیع
ام اتخذوا من دون الله شفعاء
اما دو آیه بعد با شرایطی شفاعت غیر خدا را با اذن الهی ممکن میداند.
بازهم در اینجا به یک دوگانگی رسیدیم
چه میشود که یکجا من دون الله شفیعی نیست
اما جای دیگر باذن الله شفیعانی میتوانند باشند؟
در ادامه آیات دیگری را مطرح میکنم
وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَیْهِم بِوَکِیلٍ (۶)
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ ۖ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی الْمَوْتَی وَهُوَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ
آیه اول و دوم در مقام نفی اتخاذ اولیایی من دون خدا آمدهاند
اما آیه سوم میگوید گه مومنین و مومنات اولیای یک دیگر هستند.
باز جا دارد بپرسیم آن نفی کجا و این اثبات برای جه؟
ترجمه مکارم برای برخی از این آیات👇
اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ ۖ مَا لَکُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا شَفِیعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ (۴) ۞ ترجمه: [۴]
----------
[۴]: خداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز[= شش دوران ] آفرید، سپس بر عرش (قدرت و تدبیر جهان هستی) قرار گرفت. هیچ سرپرست و شفاعت کننده ای برای شما جز او نیست. آیا متذکّر نمی شوید؟!
دقت کنید: هیچ سرپرست و شفاعت کنندهای برای شما جز او نیست.
وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا (۷۵) ۞ ترجمه: [۱]
----------
[۱]: چرا در راه خدا، و (برای رهایی) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند، پیکار نمی کنید؟! همان افراد (ستمدیده ای) که می گویند: « پروردگارا! ما را از این شهر (مکّه)، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر (و رهایی ببخش). و از سوی خود، برای ما سرپرستی قرار ده. و از جانب خود، یار و یاوری برای ما مقرر فرما»
از جانب خود، یار و یاوری برای ما مقرر فرما
وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِن وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا (۵) ۞ ترجمه: [۵]
----------
[۵]: و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (که حق پاسداری از آیین تو را نگاه ندارند). و در حالی که همسرم نازا و عقیم است. تو ازنزد خود جانشینی به من ببخش،
تو از نزد خود جانشینی برای من ببخش.
اگر در آیات بالا دقت کرده باشید دو عبارت در مقابل من دون الله قرار گرفتهاند که عبارتند از:
من لدنک
باذنه
این بدین معنی است که وقتی باذن الهی شفیع میشود دیگر من دون الله نیست.
یا وقتی شخصی من لدنک ولی و نصیرا میشود
یعنی از جانب خداوند ولی و نصیر باشد دیگر من دون الله نخواهد بود.
در واقع معنای من دون الله غیر از خدا نیست بلکه من دون الله کسی است که اذن الهی را ندارد و من لدن الله نیست.
پس شخصی که ماذون برای شفاعت نباشد من دون الله خواهد بود.
اما خوب این بحث تفسیری بود و ممکن است شما بگویید معنای لغوی من دون الله همانطور که قریب به اتفاق مترجمین ترجمه کردهاند غیر از خدا است.
برای مثال ترجمه چند نفر از مترجمین برای آیه:
إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ
را می آورم:
الهی قمشهای:
غیر خدا هر آن کس را که شما (مشرکان و یهود و نصاری) به خدایی میخوانید (مانند بتان و عیسی و عُزَیر و غیره) به حقیقت همه مثل شما بندگانی هستند، اگر راستگویید آنها را بخوانید تا مشکلات و حوائج شما را روا کنند.
انصاریان:
یقیناً کسانی را که به جای خدا می پرستید بندگان و مملوکانی ناتوانْ چون شما هستند؛ پس اگر راستگویید [که می توانند در زندگی شما مؤثر باشند] آنان را [در گرفتاری ها و نیازمندی های خود] بخوانید پس [هنگامی که بخوانید [باید شما را اجابت کنند] ولی خود می دانید که در هیچ موردی جواب شما را نمی دهند.]
فولادوند:
در حقیقت، کسانى را که به جاى خدا مىخوانید، بندگانى امثال شما هستند. پس آنها را [در گرفتاریها] بخوانید، اگر راست مىگویید باید شما را اجابت کنند.
آیتی:
آنهایى که جز اللّه به خدایى مىخوانید، بندگانى چون شمایند. اگر راست مىگویید، آنها را بخوانید، باید شما را اجابت کنند.
مکارم:
آنهایی را که غیر از خدا میخوانید (و پرستش میکنید)، بندگانی همچون خود شما هستند؛ آنها را بخوانید، و اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند (و تقاضایتان را برآورند)!
همانطور که میبینید مکارم، آیتی و الهی قمشهای به جز خدا یا غیر خدا ترجمه کردهاند.
در این مقاله نکاتی در رابطه با معنای لغوی من دون الله توسط رضا رهنما ذکر شده است که قابل توجه است
من دون الله از سه کلمه
من
دون
و الله تشکیل شده است که اغلب عبارت (من) نا دیده گرفته میشود.
برای مثال معنای من لدنک را با لدنک مقایسه کنید.
لدنک: نزد تو
من لدنک: از نزد تو
به همین سیاق میتوانیم معنای من دون الله را با دون الله مقایسه کنیم:
دون الله: غیر خدا
من دون الله: از غیر خدا
با توجه به این مقایسه میتوانیم متوجه شویم آن نتیجهای که در بخش تفسیری به آن دست یافتیم قابل قبول بوده است و من دون الله آن چیز یا شخصی است که از جانب خدا نباشد.
خلاصهای برای گروه قرآن (بحث من دون الله)
باتوجه به اینکه آیاتی در قرآن وجود دارد که ولی و نصیر و شفیع بودن را برای من دون الله نفی میکند و در آیات دیگری همینها را برای افرادی غیر از خداوند با اذن الهی امکان پذیر میداند نتیجه گرفته شد که من دون الله شامل افرادی نمیشود که اذن الهی دارند.
دو آیه زیر توجه کنید:👇
وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ
وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا
در آیه اول ولی و نصیری من دون الله نداریم
در آیه دوم دعا میکنیم که ولی و نصیری برای ما قرار بده از جانب خودت.
در نتیجه کسی که از جانب خداوند مامور به کاری میشود من دون الله در آن حوزه نیست.
در واقع ما من دون الله را غیر خدا معنی نمیکنیم و از طرف غیر خدا معنی میکنیم.
بحث لغوی:
مترجمین اغلب (من) را در ترجمه عبارت من دون الله نادیده میگیرند.
دون الله به تنهایی معنای غیر خدا یا پایینتر از خدا را دارد اما اضافه شدن من به آن معنای آن را میتواند تغییر دهد.
به تفاوت عند الله و من عند الله توجه کنید. معنایشان میشود نزد خدا و دومی: آنچیزی که از نزد خدا میآید یا آمده است.
به تفاوت لدنک و من لدنک هم توجه کنید. اولی چیزی را در نزد خدا معرفی میکند اما من لدنک چیزی است که از جانب خداست.
من دون الله هم چنین ترکیبی دارد.
دون الله، عند الله، لدن الله: غیر خدا، نزد خدا
من دون الله، من عند الله، من لدن الله: از سوی غیر خدا، از نزد خدا، از جانب خدا
سوال: اهداف این بحث چه بود؟
۱. پاسخگویی به سوالی که برای برخی افراد به وجود آمده که چرا قرآن یک جا میگوید هیچ ولی، نصیر و شفیعی من دون الله نیست و جای دیگر به اذن خدا آن را برای دیگران مجاز میداند.
۲. کاستن از برخی تندرویهایی که حتی حکم قتل افراد معتقد به شفاعت یا ولایت غیر خدا را صادر میکنند.
۳. اگر کسی ادعا میکند که دارای ولایت یا شفاعت است باید بتواند اذن الهی یا من لدن الله بودن خود را اثبات کند.
۴. روشن کردن معنای من دون الله که به صورت پرتکرار در قرآن آمده است و فهم تفاوت من دون با دون خالی
سوال: ولی معانی متعدد دارد:
۱. ولی معانی متعددی دارد اما وقتی مثلا به یک شیوه در کنار نصیر میآید عقلانی است که معنای آن را واحد در نظر بگیریم.
۲. فرمودید که وقتی گفته میشود من دون الله نصیر شما نیست باید اینگونه معنی کنیم که مردگان یاور شما نیستند! چنین معنایی دور از استعمال واقعی لغت است به چه دلیلی باید زندگان را من دون الله ندانیم و مردگان را من دون الله بدانیم؟ آیا این ترجمه سلیقهای نیست؟
سوال مجدد در مورد معنای ولی:
در خیلی از موارد ما بهصورت سلیقهای میآییم و یکجا ولی را سرپرست معنی میکنیم یکجا دوست. به نظر میرسد تا حد امکان باید راهی یافت تا به یگانگی معنا در تمامی جاها برسیم یا روشی ارائه کنیم که در آن بهصورت روشن مشخص شود که ولی در کجا معنای سرپرست دارد کجا معنای دوست یا معانی دیگر.
نمیشود به صورت سلیقهای وقتی در مورد ولایت الله صحبت میکنیم سرپرست معنا کنیم ولی وقتی به رسول و مومنین رسیدیم آن را دوست معنی کنیم.
۲. بنده در طول کنفرانس مواردی را اشاره کردم که امکان دوگانگی در معنای آن خیلی کم باشد
وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ
وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنکَ نَصِیرًا
تقریبا این دو آیه در یک سیاق هستند و نمیتوان قائل به دوگانگی معنای ولی در دو آیه شد.
ولی خوب اگر ولی را حل کردیم باز نصیر میماند. آیا میخواهید بگویید نصیر هم در دو آیه معانی متفاوتی دارد یا سر آخر شما هم با بنده هم راستا میشوید که آن نصیری که از سوی خدا باشد نصیر من دون الله نیست؟
۲. در رابطه با شفاعت خوب بله این ما نیستیم که اذن شفاعت به افراد میدهیم بلکه خداوند است که اذن میدهد و مذاهب اگر ادعا دارند به کسی اذن شفاعت داده شده باید آن را اثبات کنند اما نکته مهم این است که شما قبول کردید غیر خدا میتواند شفاعت کند بنابراین آن نفیی که برای شفاعت من دون الله شده است شامل افراد ماذون نمیشود.